106489720



برخی والدین ادعا کرده بودند که برای یک مسیر کوتاه هزینه سرویس معادل ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمت گذاری شده است که اگر این رقم را در تعداد دانش آموزانی که سوار سرویس می شوند، ضرب کنیم به رقمی معادل ۴۲ میلیون تومان برای یک سال تحصیلی می رسیم.

این درحالی است که این رقم در مقایسه با هزینه ای که همان والدین برای یک دانش آموز با تاکسی اینترنتی باید بپردازند برای ۱۸۰ روز آموزشی منهای تعطیلات در حدود ۹ میلیون تومان می شود که فقط یک دانش آموز را به مدرسه می رساند! اگر بخواهیم به ازای هر ۴ دانش آموز محاسبه کنیم، ۶ میلیون ارزان تر تمام می شود.

این ارقام عجیب و غریب البته موجب شده تا هم اکنون بعضی از مدارس با عقب نشینی از آن، به سراغ ارائه ارقامی بروند که منطقی تر است. برای مثال کرایه برخی مسیر های کوتاه از سوی مدرسه نرخ ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان پیشنهاد شده که از نظر والدین مقرون به صرفه تر است. با وجود این سؤال اصلی اینجاست نرخ حداقلی و حداکثری با چه منطقی تعیین شده و اساساً این حداقل و حداکثر چه میزان است؟

شورای شهر تهران برای امسال افزایش ۲۵ تا ۳۵ درصدی را تصویب کرده بود، اما به نظر می رسد که این افزایش چندان مورد اعتنا قرار نگرفته و نرخ های اعلامی بیشتر سلیقه ای است تا مصوب!

شورای شهر تهران: نرخ پایه سرویس مدرسه ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
علی اصغر قایمی عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه هر سال نرخ سرویس مدارس بر اساس مصوبه شورای شهر افزایش پیدا می کند و ارتباطی با شورای عالی ترافیک ندارد، می گوید: <<شورا افزایش تا ۳۵٪ (با حفظ میانگین ۲۵٪) را در بودجه مصوب کرده است. مشکلی که وجود دارد این است که تعیین کننده فرمول، منطقه بندی و سایر موارد کارگروهی با عنوان <<کارگروه ماده ۱۸ دستورالعمل سرویس مدارس>> است که در آموزش و پرورش تشکیل می شود و تاکسیرانی به نمایندگی از شهرداری عضو این کارگروه است و این کارگروه امسال خارج از سطح مصوب شورای شهر افزایش نرخ داشته است.>>

وی با بیان اینکه فرمول محاسبه تعیین شده از سوی کارگروه مبلغ ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به عنوان پایه برای یک سال به علاوه مبلغ ۴۵ هزار تومان به ازای هر کیلومتر در هر روز تعیین شده است، می گوید: <<این ارقام حداکثر نیز متناسب با مسافت خواهد بود؛ بنابراین مبالغ اعلامی از طرف تاکسیرانی و فرمانداری به صورت مکتوب مورد اعتراض واقع شده و طبق اطلاعاتی که به ما داده اند، قرار شده به سرعت بازنگری شود.>>

آموزش و پرورش: حداقل نرخ ۶ میلیون تومان، حداکثر ۱۱ میلیون تومان!
محمد رضا، ولی زاده رئیس اداره توسعه انجمن های اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش نیز با تأیید افزایش ۲۵ تا ۳۵ درصدی نرخ سرویس مدارس برای سال تحصیلی جدید به <<ایران>> می گوید: <<براساس دستورالعمل اجرایی حمل ونقل دانش آموزی این مبلغ باید تماماً به راننده پرداخت شود و هیچ مبلغی از آن کسر نشود؛ بنابراین کارگروه ماده ۱۸ هزینه ای با عنوان مالیات بر ارزش افزوده (۹ درصد)، بیمه قرارداد (۳ تا ۵ درصد)، حق پیمانکار (۵ تا ۶ درصد) و حق نظارت تاکسیرانی (۲ درصد) را به این عدد اضافه کرده است. آموزش و پرورش هم امسال طبق همان دستورالعمل برای اینکه حسن نیت خود را نشان دهد، هیچ مبلغی بابت نظارت برنداشته است؛ بنابراین این درصد ها را باید به نرخ نهایی اضافه کرد که البته با توجه به حجم قرارداد پیمانکاران متفاوت است.>>

او با انتقاد از رقم های عجیبی که در فضای مجازی مطرح می شود، می گوید: <<این اعداد واقعی نیستند، چراکه باید توجیه منطقی داشته باشند. مرجع نرخ شورای شهر است و مرجع ابلاغ هم فرمانداری که اعلام کرده باید همان نرخ مصوب شورا از والدین دریافت شود؛ بنابراین ما هم از آن دفاع می کنیم و همین نرخ را به مدارس ابلاغ کرده ایم که پیمانکاران مورد تأیید شهرداری هم باید آن را اجرا کنند. اما برخی پیمانکاران که فاقد پروانه هستند و به صورت آزاد با والدین کار می کنند، مبالغ متفاوتی را دریافت می کنند. در این چند روز هم ما جلسات متعددی با وزارت کشور، اتحادیه تاکسیرانی و فرمانداری داشتیم تا درباره منطق نرخ ها بحث کنیم.>>

کمبود راننده، اما از جمله مشکلاتی است که موجب شده تا والدین به جای سرویس های مورد تأیید به سراغ سرویس های آزاد بروند. ولی زاده با اشاره به ۴۸ هزار درخواستی که از سوی والدین برای سرویس مدرسه ارائه شده است، می گوید: <<این در حالی است که تاکنون فقط ۵ هزار راننده برای سرویس مدارس ثبت نام کرده اند و خلأ جدی در این زمینه وجود دارد.>>.

اما چرا راننده ها علاقه ای به ثبت نام در سامانه سرویس مدارس ندارند؟
به گفته، ولی زاده، راننده ها به نرخ مصوب شورا اعتراض دارند، چراکه به اعتقاد آن ها این افزایش نرخ با تورم همخوانی ندارد و برایشان به صرفه تر است که با سرویس های اینترنتی فعالیت کنند بویژه در مقاصدی که در طرح های ترافیکی قرار دارد. چون همین بهانه ای می شود برای دریافت وجه اضافه! بنابراین پیمانکاران مبالغ نجومی اعلام می کنند تا رانندگان جذب سرویس مدارس شوند، اما این ترفند به بهای تحمیل هزینه به والدین تمام می شود.

او البته در دفاع از برخی مبالغ اعلامی هم می گوید: <<مثلاً مبلغ ۲۴ میلیون برای سرویس مدارس در محدوده مسافت بین شهرری (منزل دانش آموز) و مدرسه در منطقه یک یعنی مسیری در حدود ۲۶ کیلومتر، منطقی است.>>

او حداقل نرخ سرویس مدرسه را در مسیر های کمتر از ۱۵ کیلومتر ۶ میلیون تومان و حداکثر ۱۱ میلیون تومان اعلام و تأکید می کند: <<در مسیر هایی با بیش از ۱۵ کیلومتر نرخ باید توافقی بین والدین و پیمانکار تعیین شود. نرخ مصوب شورای شهر شامل مدارس دولتی و غیرانتفاعی می شود و همه مدارس باید تابع قانون باشند. براین اساس والدین باید اول مهر ۴۰ درصد مبلغ را به حساب مدرسه واریز کرده و ما بقی را به صورت اقساط تا بهمن ماه واریز کنند. اگر مدرسه یا پیمانکار مبلغی فراتر از این مبلغ را درخواست کرد، والدین می توانند شکایت خود را در سایت آموزش و پرورش ثبت کنند تا شکایات آن ها بررسی شود.>>

او با بیان اینکه آخرین سال حضوری مدارس در سال ۹۸ بود، می گوید: <<اما نباید در سال ۱۴۰۱ به نرخ اعلامی شورا در سال ۹۸، ۲۵ درصد اضافه شود بلکه باید سه سال را در نظر گرفت.

ولی زاده درباره نظارت بر عملکرد سرویس های مدارس می گوید: <<درسامانه سپند والدین می توانند با دانلود اپلیکیشن، رفت و آمد دانش آموزان از زمان رفت تا برگشت را رصد کنند. در غیر این صورت نیز طبق قراردادی با انجمن اولیا و مربیان، مدرسه و پیمانکار تعهدات هر سه طرف مشخص می شود.>>

به نظر می رسد که موضوع سرویس مدارس همچنان یک مسأله پیچیده است. خصوصاً اینکه بزرگترین مشکل شاید این باشد که هیچ جایگزین مقرون به صرفه تری وجود ندارد. یعنی به نظر می رسد باید ون ها یا اتوبوس هایی برای جا به جایی دانش آموزان به خدمت گرفته شود تا بتواند مبلغ دریافتی را از خانواده ها کاهش دهد.

چرا خط اتوبوس و مینی بوس برای مدارس راه اندازی نمی شود؟
​​​​​​​رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران روز گذشته در جلسه شورای شهر تهران خواستار اعلام علل عدم راه اندازی مسیر های خط اتوبوس و مینی بوس مدرسه (مطابق ماده یازدهم مصوبه برنامه عملیاتی ایمنی حمل و نقل دانش آموزان) شد.

زهرا شمس احسان با بیان اینکه در آستانه شروع سال تحصیلی جدید هستیم و هماهنگی های لازم در راستای استفاده حداکثری از حمل ونقل عمومی و نیمه عمومی و کاهش سفر خودرو های شخصی از اهمیت زیادی برخوردار است، گفت: متأسفانه گزارش های متعددی از بلاتکلیفی والدین در ثبت نام سرویس مدارس در اثر عدم هماهنگی بین سازمانی در زمانبندی اعلام شده صورت گرفته است.

وی بیان کرد: در اجرای مصوباتی نظیر آیین نامه اجرایی حمل و نقل دانش آموزان مدارس، تصویب نامه کمیسیون امور زیربنایی دولت و مصوبات شورای اسلامی شهر تهران شامل مصوبه بهبود وضعیت حمل و نقل با بازگشایی مدارس در شرایط کاهش شیوع کرونا و مصوبه برنامه عملیاتی ایمنی حمل و نقل دانش آموزان، اشکالاتی به اعضای شورای اسلامی شهر تهران منتقل شده است و معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران باید مطابق مفاد مصوبات مذکور، نسبت به تشکیل ستاد بازگشایی مدارس با حضور معاونت های مربوطه شهرداری تهران و کلیه دستگاه ها و سازمان های متصدی ایمنی و ترافیک اقدام کند.

رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: باید گزارشی از علل عدم اجرایی شدن راه اندازی مسیر های خط اتوبوس و مینی بوس مدرسه مطابق ماده یازدهم مصوبه برنامه عملیاتی ایمنی حمل و نقل دانش آموزان که به کاهش تقاضای سفر های فعلی کمک شایان توجهی می کند به شورای اسلامی شهر تهران ارائه شود.

منبع: آخرین خبر


<<همسرم جانش را داد اما اجازه نداد که گوران به او دست درازی کند. او درست مقابل چشمان دختر و پسرمان از پنجره طبقه دوم به کوچه سقوط کرد و جان باخت و حالا تنها خواسته ما اعدام هرچه زودتر کسی است که زندگی ما را نابود کرد>>.

اینها چکیده حرف های سلام شهیدی، همسر شلیر رسولی است؛ شیرزن مریوانی که هنگام فرار از دست مرد شیطان صفت از پنجره طبقه دوم به پایین سقوط کرد و جانش را از دست داد. همسر شلیر با گذشت چند روز از حادثه در گفت وگو با همشهری از جزئیات آن شب شوم می گوید و اتفاقی که نه تنها مریوان که همه کشور را در شوک فرو برد.

از روز حادثه بگویید. چطور در جریان اتفاقی که برای همسرتان رخ داد قرار گرفتید؟

من از ۲ روز قبل از حادثه برای کار به عراق رفته بودم. صبح همان روزی که همسرم از پنجره خانه همسایه مان به پایین سقوط کرد، بیدار شده بودم برای نماز. تازه وضو گرفته بودم که برادرزنم گفت باید برگردیم مریوان. تعجب کردم و گفتم چی شده؟ که گفت شلیر افتاده و پایش شکسته. همان لحظه فهمیدم که اتفاق تلخی رخ داده و قسمش دادم که راستش را بگوید. پس از آن بود که ماجرا را برایم تعریف کرد و دنیا روی سرم خراب شد.

در عراق چه کاری انجام می دادید؟

شغلم کارهای ساختمانی و گچ کاری است. خیلی از همشهری هایم که کارگر فصلی هستند برای کار به عراق می روند اما من به خاطر همسر و فرزندانم علاقه ای به رفتن به عراق نداشتم. در این سال ها هم فقط یکی دوبار و آن هم به مدت چند روز رفتم اما ازحدود ۲ماه قبل از حادثه بیکار بودم و تامین مخارج زندگی برایم سخت شده بود. این بود که به همراه برادرخانمم به عراق رفتیم که چند روزی کار کنیم و برگردیم اما خبر نداشتیم که قرار است بدبخت شویم.

درباره حادثه بگویید. چه اتفاقی برای همسرتان رخ داد؟

ما در مریوان زندگی می کنیم و همسایه روبه رویی ما مردی به اسم گوران بود. او و همسرش در خانه ای ۳طبقه زندگی می کردند و همسر من همسر گوران را می شناخت. ۲روز قبل از حادثه، همسر گوران مریض شده و از حال رفته بود. آن روز اگر شلیر به دادش نمی رسید معلوم نبود چه بلایی به سرش می آمد. شلیر گواهینامه داشت و برای همین همسر گوران را سوار پراید من کرد و به بیمارستان برد. حتی همه هزینه های بیمارستان را هم خودش پرداخت کرده بود. ۲روز از این ماجرا گذشته بود که آن اتفاق افتاد. پسرم می گوید که آنها در خانه خواب بودند که زنگ در به صدا درآمد. ساعت حدود یک و نیم بامداد بود. پشت در، گوران بود. او به شلیر گفت که همسرش دوباره مریض شده و از هوش رفته است. بعد خواست به کمکش بیاید اما شلیر به او گفت که دیروقت است و او باید به اورژانس زنگ بزند. (همسر شلیر با بغض ادامه می دهد) گوران رفت اما دوباره برگشت. این بار گریه و التماس می کرد که حال همسرش بد است. شلیر که نگران شده بود قبول کرد که به خانه آنها برود اما از پسرم خواست که او هم بیاید. پسرم می گوید که آنها به سمت خانه گوران رفتند اما پس از اینکه همسرم وارد شد و از پله ها بالا رفت تا خودش را به همسر گوران برساند، مرد شیطان صفت پسرم را به سمت کوچه هل داد و در خانه را بست و پشت سر شلیر پله ها را بالا رفت. پسرم کاملا گیج شده بود. برای همین شروع کرده بود به کوبیدن در. اما در این مدت همسرم بی خبر از اینکه گوران چه نقشه شومی در سر دارد، وارد خانه گوران شده بود و مرد شیطان صفت نیز پشت سرش وارد خانه شده و در را قفل کرده بود. پس از آن شلیر که متوجه شده بود از همسر گوران خبری نیست و خواسته بود که آنجا را ترک کند، مرد شیطان صفت اسلحه ای درآورده و شروع به تهدید او کرده بود. شلیر با دیدن این صحنه به سمت پنجره دویده و آن را باز کرده و با سر و صدا درخواست کمک کرده بود. پسرم همچنان داخل کوچه بود و به در می کوبید تا شاید بتواند آن را باز کند. سر و صدای او و همسرم باعث شده بود که تعدادی از همسایه ها از خانه هایشان خارج شوند اما کاری از دست کسی ساخته نبود. شلیر خودش را به لب پنجره رسانده بود و همچنان کمک می خواست. همسایه ها با فریاد از او می خواستند که خودش را پایین نندازد. آنها می گفتند که پلیس الان می رسد و کسی جرأت نمی کرد در خانه گوران را بشکند و وارد آنجا شود. چون او اسلحه داشت و بعد هم همسایه ها دیدند که ناگهان شلیر از پنجره به پایین سقوط کرد. آنها می گویند که در لحظه آخر گوران با او درگیر شده و در این درگیری شلیر به پایین سقوط کرده بود.

فرزندانتان شاهد این حادثه بودند؟

پسرم ۱۷ساله است و دخترم ۱۱ساله. وقتی شلیر افتاد، هر دوی آنها داخل کوچه بودند و با گریه و فریاد کمک می خواستند. مادرشان درست مقابل چشمان آنها سقوط کرد و به خیابان افتاد. بیهوش شد و چند دقیقه طول کشید که آمبولانس آمد و او را به بیمارستان برد. (با گریه) دخترم از آن شب به بعد حالش خوب نشده. او را چندبار به بیمارستان بردیم و سرم وصل کرد اما هنوز در شوک است و گاهی وقت ها تشنج می کند. وضعیت پسرم هم خیلی خوب نیست. شلیر برای حفظ ناموس من جانش را از دست داد و همین مسئله دارد عذابم می دهد. نمی دانم چه کار کنم. نمی دانم به بچه هایم چه بگویم. معلوم نیست آینده مان چه می شود و از این به بعد باید چطور زندگی کنیم.

چقدر از ازدواج شما و شلیر می گذشت؟

ما ۲۱سال پیش ازدواج کردیم. فامیل بودیم. شلیر دختر دایی مادرم بود. عاشق هم بودیم. آن زمان در روستای چشمیدر سروآباد زندگی می کردیم. بعد از ازدواجمان راهی تهران شدیم. ۴-۳ سال آنجا بودیم. من کارگری می کردم و زندگی آرامی داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم به کردستان برگردیم. برای ادامه زندگی به مریوان رفتیم و در این مدت آنجا زندگی می کردیم که این اتفاق افتاد.

درباره گوران بگویید. چقدر او را می شناختید؟

او همسایه روبه رویی ما بود اما مگر همسایه با همسایه چنین کاری می کند. حالا فهمیده ام که اوباش بوده و سابقه کیفری هم داشته است. شاید باور نکنید اما روز بعد از این حادثه مردم مریوان که از این ماجرا عصبانی شده بودند به خانه گوران حمله کردند. شیشه همان پنجره ای که شلیر از آنجا سقوط کرد را شکستند و می خواستند آنجا را آتش بزنند اما ما خواهش کردیم که این کار را نکنند. چون می خواستیم همه چیز را به قانون بسپاریم.

همسرتان چند روز در بیمارستان بود؟

این حادثه بامداد ۱۴شهریور رخ داد و همسرم تا شامگاه ۱۷شهریور در بیمارستان کوثر سنندج در کما بود تا اینکه در نهایت به ما گفتند که به دلیل ضربه مغزی، جانش را از دست داده است.

گوران چطور دستگیر شد؟

آن شب وقتی شلیر به کوچه سقوط کرد، گوران که ترسیده بود از طریق پشت بام خانه شان که به خانه پشتی راه داشت فرار می کند. برای اینکه خودش را مخفی کند وارد خانه یکی از همسایه ها می شود اما زن همسایه که بیدار بوده او را می بیند و گوران گلویش را می گیرد و با مشت به صورتش می کوبد و تهدید می کند که ساکت باشد. پس از آن چون بچه های آن زن بیدار شده و سر و صدا کرده بودند، از ترس دستگیری فرار می کند و با شکستن در، وارد خانه دیگری می شود. طوری که صاحب آن خانه می گوید به خاطر وحشت حضور گوران در خانه اش تیک عصبی گرفته است و در نهایت حدود ساعت ۴صبح، پلیس موفق می شود او را دستگیر کند.

حالا درخواست شما از مسئولان قضایی چیست؟

نه تنها درخواست ما بلکه همه مردم مریوان این است که خیلی زود گوران مجازات و اعدام شود. همسرم شهید راه عفاف و پاکدامنی شد. البته دادستان هم قول داده که به طور ویژه به این پرونده رسیدگی شود و ما همه چیز را سپرده ایم دست قانون و امیدواریم این مرد هر چه زودتر به اشد مجازات برسد. من در این مدت شرمنده مردم مریوان شدم. حضور و همدردی آنها باعث تسلی ما بود. دست همه را می بوسم و امیدوارم همه ما به زودی شاهد مجازات مرد شیطان صفت باشیم.

منبع: خبر انلاین


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خانه ويرايش و نگارش* مطلبستان* خانه کتاب مجنون مست ( دل نوشته های ادبی و هنری حسن بنی عامری : داستان نویس ) vistagraphik به نام پـــــروردگـــــــار ِ آفریدگان آرمان shamimlebaran fanousrayanec انشاگرام هفت اقلیم مجله خراسان غربی یا استان نیشابور